امیر حسینامیر حسین، تا این لحظه: 13 سال و 10 ماه و 6 روز سن داره

جیگرتو بخورم

قصه میگه

1391/9/15 22:56
نویسنده : مامان
257 بازدید
اشتراک گذاری

 جوجوی من

امروز که 8 اذر باشه تو برا مامان قصه تعریف کردی

یه خرس بود میره رو کوه....قصه اقا گاوه....

امروز که دیگه نوحه میگفتی جوجوی من:بزن بر سین  بزن با سر....زنجیرتم مگس کش با پیچ گوتی بود.

دیروز رفتیم از نانک برات شیرینی بگیریم .اینقدربا مرده حرف زدی که یه شیرینی بهت داد که بر گلوت در که. 

 

از این بل بلو. اونالو نده .مامان نمیخوله .در یخچالو باز کن  .  من پول بهش بدم....

یا مثلا همین امروز رفتی با بابا نون سنگک بگیری فکر کن ساعت 8 .اینقدراونجا حرف زدی که شاطر بهت گفنه:وایسا صبر کن حالا پسات نی.

مثلا تنور مثلث ،ارد از کجا ابولده  پولشو بدم 

اینقدرحرف زدی که دو نفر زودتر نون بهتون داده.

خلاصه خیلی باهوشییییی

اینو یادت باشه که من خیلی دوست دارممممم15400000 18500000عاشقتممممم

 

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)